زمان نزد مارکس
شیوهی تولید سرمایهداری نه تنها در قالب زمان و مکان توسعه مییابد بلکه آنها را تغییر نیز میدهد. اگر کانت این دو مقوله را به صورتهایی ناب، فراتاریخی و جهانشمول تبدیل کرد، مارکس ماهیت متعین و تاریخی آنها را نشان داد. مارکس با این کار، زمان و مکان را از بهشت اشکال نابی که کانت آنها را در آن محصور کرده بود خارج کرد و به جهنم فرآیندهای تولید سرمایهداری بازآورد. زمان و مکان بهعنوان مقولاتی که دانش و عمل انسانی را سازماندهی میکنند باز نمیایستند، بلکه به مقولات سرمایه بدل میشوند و به این ترتیب، زندگی انسانی و روابط اجتماعی را بسیار فراتر از قصد و ارادهی افراد سامان میدهند. …